القاعدۀ کماکان درپناه پاکستان و ایران
(20 می 2011)
القاعده شبکه ایست از سازمانهای که برمبنای برداشت متحجروعقبگرایانه ازمتون اسلامی در کشورهای اسلامی ایجاد گردیده وبا هدف مسلط شدن ائدیولوژی شان برجهان با استفاده ازشیوه های مملوازخشونت افراطی وتهدید وارعاب مردم در سرتاسرجهان فعال اند.ISI و بکمک مالی، سیاسی واستخباراتی امریکا وانگلیس وبا استفاده ازکارروائی های CIA وMI6 جامۀ ائدیولوژیک (جنگ اسلام باکمونیسم) پوشانیده شد تا منافع پاکستان، غرب وچین برمصالح مردم افغانستان تقدم یابد.
کشورهای عرب که ازمزاحمت دهشتگران داخلی نوع بن لادن رنج میبردند، بکمک CIA عناصرماجراجوی خودرا به پاکستان صادرنمودند. ISI توانست ازآنها درخدمت اهداف پاکستان ومتحدین استفاده کند. برای اعراب که بدینمنوال به پاکستان آورده شدند چنین تفهیم شده بود که انقلاب اسلامی بابد ازافغانستان شروع ضود چخ مردم این کشورجنگجو ومدافعین سرسخت اسلام اند وکشورکوهستانی شان سنگر مستحکمی برای استقراروپخش اسلامگرائی افراطی شده میتواند. آوردن افراطیون ودهشتگران از کشورهای عربی وافریقائی به پاکستان ومصروف ساختن آنها در جنگ افغانستان برعلاوۀ بازگشت آرامش مؤقتی به کشورهای نفت خیزاین هدف را نیزتعقیب میکرد که دول عربی وافریقائی ذیربط خود رادرنفع ادامۀ جنگ افغانستان شریک احساس نموده واز آن با تمام امکانات خویش پشتیبانی کنند. بدینترتیب پاکستان به مرکزآموزش، تماس وهماهنگی خشونتگرایان کشورهای اسلامی وزادگاه القاعده مبدل شد. بعد ازخروج قوای روس ازافغانستان واجرای چندعمل چریکی توسط القاعده علیه منافع امریکا، دهشتگران عرب دشمنی CIA را بخودجلب نمودند وISI تحت فشار قرارگرفت تا ازحمایت آنها دست بردارد. آنگاه پاکستان اعراب را به افغانستان صادرکرد وبرهان الدین ربانی به آنها زن وتذکرۀ افغانی داد. حکومت ربانی از اسامه بن لادن که درسودان زندگی مینمود دعوت نمود تا به افغانستان بیاید. با سقوط امارت طالبان اسامه وسایر دهشتگران عرب همراه با رهبران طالبان به پاکستان برگشتند. ISI برای بخاک وخون کشانیدن مجدد مردم افغانستان به دهشتگرانی چون القاعده وطالبان ضرورت داشت.
طی ده سال گذشته دولتمردان پاکستان از موجودیت اسامه بن لادن، ملا عمروسایررهبران القاعده وطالبان در خاک خویش با لجاجت انکار نموده وبا وقاحت اظهار میداشتند که این رهبران در افغانستان اند. بعد از کشته شدن بن لادن در پاکستان و اضح گردید که موصوف حداقل شش سال دریک آدرس در پاکستان زندگی میکرد. بازی دوگانۀ پاکستان عملأ تثبیت شد. د ولتمردان پاکستان به یک هفته تفکرنیاز داشتند تا برای خود بینی خمیری بسازند. آنگاه گیلانی با اعتراض آتشین به عملیات بدون مشوره علیۀ بن لادن ونقض حریم فضایی پاکستان توسط امریکا در برابرمطبوعات ظاهرشد. این تاکتیک پاکستان سه هدف ذبل را تعقیب میکند:
– منحرف ساختن توجۀ جهانیان ازرسوائی بین المللی پاکستان.
– وادارساختن قصرسفید به جلوگیری ازانتقادات شدید دولتمردان امریکا ازپاکستان. ISI بخوبی میداند که امریکا برای عملی ساختن برنامه های منطقوی خودهنوزهم به پاکستان نیاز دارد وبا تحت فشار قرارگرفتن از جانب پاکستان حاضر میشود کمک های خود را ادامه بدهد. اخراج چهارصد کارمند CIA از پاکستان وهیاهوی تبلیغاتی نزدیک شدن بیشتر پاکستان به چین همین هدف را تعقیب میکند.
– تضعیف تاثیرانتقاد مسلم لیگ واحزاب اخوانی به عدم توانائی حکومت پاکستان درجلوگیری ازعملیات خودسرانۀ امریکا درقلمروپاکستان، براذهان عامۀ این کشور.
درعین حال پاکستان به آقای جان کری، رئیس کمیتۀ روابط بین المللی مجلس نمایندگان امریکا تعهد نمود تا در آیندۀ نزدیک به اقدامات عملی علیه القاعده وطالبان دست یازد. بحیث برگۀ حسن نیت درمقابل امریکا، ISI یکی از رهبران القاعده را از شهرکراچی دستگیرنموده زندانی ساخت. ولی یک چیزمسلم است: پاکستان به حمایت خویش ازالقاعده وطالبان ادامه خواهد داد.
ایران بعد ازپاکستان مهمترین کشورحامی القاعده میباشد. با وصف اینکه القاعده از لحاظ ایدئولوژیک (ا خوانیت) وکاربرد شیوه های خشونتگرا با حکومت آخندی ایران همسوئی زیاد دارد اما تعلق القاعده به مذهب سنی ووهابی بودن بخشی ازالقاعده میتواند در درازمدت مانعی را در برابرهژمونیزم منطقوی ایران ایجادکند. با وصف امکان رویاروئی در آینده، در وضع کنونی ایران بدلایل ذیل القاعده را متحد خود شمرده در حفظ ورشد آن میکوشد:
– القاعده وایران هردو خواستارازبین بردن نفوذغرب، بخصوص امریکا درجهان اسلام میباشند.
– القاعده وایران هردو حکومت های فعلی جهان عرب را نامسلمان دانسته برای از میان بردن آنها فعالیت میکنند.
– ثبات نسبی در ایران این کشور را در مقایسه با پاکستان، به پناهگاه قابل اطمینان برای رهبران القاعده تبدیل میکند.
تبارزعملی پشتیبانی ایران ازالقاعده وطالبان در موارد ذیل مشهود است:
– بتاریخ 9 می سال جاری جلسۀ فوق العادۀ شورای رهبری القاعده درناحیۀ شیعه نشین منطقۀ قبایلی کورم برگزار شد. انتخاب محل برگزاری این جلسه در منطقۀ شیعه نشین برخورداراز حمایت ایران نمیتواند تصادفی باشد.
– درهمین جلسه الظواهری بحیث امیرالقاعده، سیف العدل بحیث فرد دوم ومسوول نظامی القاعده وسعد بن لادن پسربن لادن بحیث عضو شورای رهبری القاعده انتحاب شدند. این سه شخص با حکومت آخوندی ایران روابط خاص دارند. به الظواهری سالهای متمادی در ایران پناه داده شده بود وفامیلش اکنون نیزدر ایران زندگی میکند. سیف العدل همرابا بخشی ارخانوادۀ بن لادن حین سقوط امارت طالبان به ایران رفته وسالها درآنجا مهمان خاص حکومت آخوندی بود. همین سیف العدل بود که سرپرستی سعدبن لادن وبرادرکوچکترش حمزه بن لادن را در ایران بعهده داشت. گفته میشود که حمزه درهنگام کشته شدن پدرش در پاکستان بود وبطور اسرارآمیزبه ایران برگردانده شد. قرارگرفتن افراد دارندۀ روابط خاص با ایران در رأس القاعده امکانات مانوربیشررا به ایران درراستای خصومتش با امریکا وبسیاری از دول عرب به این کشورمیدهد. از آنجاییکه اکنون القاعده امکانات وسیع دهشت افگنی درامریکا وکشورهای عرب را ندارد، افرادملکی فغانستان هدف انتقامجوئی القاعده ازامریکا خواهند ماند.
– با وصف خرابی روابط ایران با امارت طالبان بخاطر قتل “دیپلمات” های ایرانی دستگیر شده در مزارشریف توسط طالبان درنیمۀ دوم سال های نود, شواهد زیادی دال برهمکاری فعلی حکومت آخوندی با طالبان میباشد. داشتن ریشۀ ائدیولوژیک مشترک (اخوانیت) ودشمن مشترک (امریکا) طالبان وجمهوری اسلامی ایران را با هم نزدیک ساخته است. استفاده ازماینهای کنار جاده ساخت ایران توسط طالبان، کشف مقدارزیاداسلحۀ ایرانی از نزدطالبان وکشف لاریهای مملو از موادمنفجره درسرحدات مشترک ایران با نیمروزگواه بازی دوگانۀ ایران با دولت افغانستان وصدوربیرحمانۀ مرگ توسط ایران به افغانستان است.
ازتوضیحات فوق به این نتیجه میرسیم که دوهمسایۀ شرقی وغربی افغانستان حامی دشمنان آرامش درکشورما بوده اهداف استراتیژیک شان ایجاب میکند که افغانستان برای مدتهای طولانی میدان جنگ دیگران وکشتارگاه فرزندان خودباقی بماند.
(کمیته حقوق بشرفارو)