فرمان اجباری ساختن چادری نوع افراطی طالبان برای
فرمان اجباری ساختن چادری نوع افراطی طالبان برای
دختران وزنان رامحکوم میکنیم
2022 هالند دهم می
وزارت نام نهاد و خود ساخته امر بالمعروف و نهی عن المنکرگروه طالبان بروز هفدهم ماه ثور۱۴۰۱ شمسی در یک کنفرانس خبری بعد از یک نشست کاملاَ مردانه و بدَوی، بدون حضور حتی یک نفراز بانوان کشور از فرمان غیر انسانی صحبت کردند که گویا به تائید رهبر آنها ملا هبت الله نیز رسیده است اینکه چه کسی دستورتهیه آنرا داده هنوز روشن نیست.
متن کامل این نوشته و دستور العمل نشر شد 2*، واز پوشیدن اجباری چادری یا حجابی که سر و نیمهٔ بالائی بدن را بپوشاند خبر دادند. بیشتررسانه ها بخشهای از فرمان را که خلاف کرامت انسانی و در تضاد با مقام شامخ انسانی زنان قرار دارد قبلا بعضی از رسانه ها نیزهمگانی ساختند.
گروه طالبان با افکار و باورهای بدَوی متعلق به عصر سنگی، علاقمندی شدیدی به محدود کردن آزادی ها و نقض حقوق زنان یا نیمی از پیکر جامعه نشان داده اند. در این هشت ماه اشغال قدرت توسط این قشر متحجر طالبان که تمام عم و غم آنها بر محور محرومیت زنان از حقوق انسانی اولیهٔ شان بیانگر نگاه آپارتائید و دیدگاه زن ستیزانه طالبان را بوضوع نشان میدهد، طالبان نخست کوشیدند خانمهای را که در ادارات دولتی و بخصوص در معارف کار میکردند با لغو بستها، با اقدام به تقرر مردان و طالبان کردند م با قطع معاشات زنان، بسته نگهداشتن مکاتب دختران و حکم تبدیلی زنان معلم از ولایات به ولسوالی ها و اطراف عملا زنان را خانه نشین ساختند. سپس برای جلوگیری ازتحصیل نسل جدیدی از زنان تحصیل یافته اقدام به پالیسی دلسرد سازی دختران محصل و بسته نگهداشتن مکاتب متوسط و عالی دختران رو آوردند. در واقع طالبان فکرمیکنند با این دو ضربت کاری بیش از ۱۵ میلیون زن ودختر را از زندگی اجتماعی افغانستان خارج ساخته اند. فرمان حجاب اجباری هم در همین جهت براه انداخته شد.
در این فرمان طالبان آمده است که در صورت عدم رعایت حجاب مورد دلخواه طالبان توسط زنان اگر خانمی مطابق میل طالبان حجاب و چادری نپوشند ” نوبت اول خانه آنها نشانی و به ولی آنها برای اولین بار ( پدر و برادران ) خانمها توصیه و تنبیه میگردد”. آما در حقیقت این امرمداخله درحریم خصوصی خانواده ها و بدور از سنت و فرهنگ اجتماعی افغانهاست، حکم مداخله و تفرقه افگنی بین خانواده هاست که مردان خانواده را در مقابل زنان مجبوربه تطبیق حکم خلاف حقوق انسانی زنان قرار دهند.
همین یک جمله کافیست که مردم و جهانیان بدانند که طالبان در سرزمین فرهنگ، ادب و اخلاق احکام بدوی را صادر میکنند که فرسنگها با باورهای سنتی وفرهنگی این خطه فاصله دارد، حتی اگر جرمی در کار باشد جرم را یک امرشخصی پنداشته که درهیچ قانون مدنی وشرعی مجازات شخص ثانی و ثالث مجاز نیست متون تاریخی ادبا و اندیشمندان متفکر این خطه چنین پندار ها را با طنز، کنایه و ضرب المثل های خِرد گرایانه به تمسخر نیز گرفته اند مانند این ضرب المثل.
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری1*
طالبان ازرواج و پیشینه تاریخی چادری تا حدی بی اطلاع اند که خلاف واقعیت پوشش چادری را از قرنها پیش عنوان میکنند که کاملا خلاف واقعیت است و حتی مادر کلانهای همین طالبان از آن بی اطلاع اند چه رسد که از رواج چادری با سابقه قرنها از آن صحبت میکنند.
همزمان ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در کنفرانس خبری در وزارت نام نهاد امربهمعروف در باره دستور صادره در مورد حجاب اجباری زنان چنین دُرافشانی میکند “زنان مانند دوران جاهلیت لباس نپوشند و بدون حجاب بیرون نروند، این امر خداوند متعال است”. گویا طالبان با صدور امرجاهلانه خویش ادعای مدرنیته و خدائی نیز دارند!.
تصمیم ضد کرامت انسانی طالبان مبنی براجباری ساختن چادری یا حجاب معادل آن برای بانوان کشور از طرف دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در کابل (یوناما)، سازمان ملل، اتحادیه اروپا، مجامع حقوق بشری، واکثریت فعالان حقوق زنان، و بانوان فعال اجتماعی افغان و شخصیتهای بین المللی با شدید ترین الفاظ محکوم گردیده است.
فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در هالند و انجمنهای عضوء تحمیل احکام قرون وسطایی طالبان را علاوه بر اینکه خلاف سنتهای جامعه و باورهای مردم دانسته، هر نوع پوشش اجباری و محدودیت در انتخاب پوشش را درعصر کنونی در تظاد با برابری حقوق زنان و مردان دانسته و محکوم میکنند. در جهان امروز زنان حق دارند در همه عرصه های زندگی اعم ازسیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تحصیل، کار و درامد معاش برابر مردان باشند. فرمان حجاب اجباری دارای محتوی تبعیضی و خلاف نورم های انساندوستانه و انسان محور است. این چنین فرمانهای استبدادی را مردم سرزمین ما به تکرار از مستبد ین تاریخ مانند فرمانهای هفت ثوری و هشت ثوری و دیگران نیز به تکرار با بیزاری کامل تجربه کرده اند. خصوصیت مشترک این فرمانها این است که از بالا و بصورت اجباری و بدون رضائیت مردم کشور که صاحبان اصلی این سرزمین اند، صادر میشوند و حکام مستبد کوشش میکنند تا آنرا با استفاده از قوهٔ قهریه تطبیق کنند. خصوصیت مشترک دیگر این فرمان ها اینست که مردم آنرا نمی پذیرند. شاید در ظاهر سکوت کنند، اما در عمل علیه آن مبارزه میکنند. و سر انجام این فرمان ها با بد نامی بحیث فرمان های دیکتاتوری و ضد انسانی ثبت صفحات سیاه تاریخ میشوند.
هیأت اجرائیه فافون